عشق ابدی
قایقی خواهم ساخت...دور خواهم شد از این خاک غریب...تا که تنهایی ات از دیدن ان جا بخورد....
سرسبز دل از شاخه بریدم ، تو چه کردی ؟ افتادم و بر خاک رسیدم ، تو چه کردی ؟ من شور و شر موج و تو سرسختی ِ ساحل روزی که به سوی تو دویدم ، تو چه کردی ؟ هر کس به تو از شوق فرستاد پیامی من قاصد ِ خود بودم و دیدم تو چه کردی مغرور ، ولی دست به دامان ِ رقیبان رسوا شدم و طعنه شنیدم ، تو چه کردی ؟ «تنهایی و رسوایی » ، « بی مهری و آزار » ای عشق ، ببین من چه کشیدم تو چه کردی !
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |